اولین غلت زدن هلیا
سلام دختر نازم.. بالاخره غذای کمکی رو جدی برات شروع کردم تو این مدت خیلی چیزها فهمیدم اول اینکه فرنی اصلا دوست نداشتی و همش عق می زدی ! حریره بادوم رو بهتر خوردی اما اونم زیاد باب طبعت نبود از شنبه بهت میوه هم دادم کمی موز با شیر اما اونم دوست نداشتی.. اما آب سیب رو خیلی دوست داشتی و با ولع خوردی.. آب انار رو که می خوردی غیافه ات دیدنی بود و خنده دار! از دیروز هم برات سوپ درست کردم با گوشت گردن + هویج + برنج که خیلیییی دوست داشتی دیروز فقط از آبش بهت دادم اما امروز برات پوره اش کردم و تو نزدیک 10 ق خوردی خیلی بانمک شده بودی سوپ رو به تمام صورتت مالونده بودی از دماغ بگیر تا دور لبت و همه رو لیس می زدی.. پریشب با باباجون بردیمت...